به سوی تو



به سوی تو، به شوق روی تو، به طَرف کوی تو،

سپیده دم آیم ، مگر تورا جویم ، بگو کجایی؟

نشان تو ، گه از زمین گاهی ، ز آسمان جویم

ببین چه بی پروا ، ره تو می پویم ، بگو کجایی؟


کی ، رود رُخ ماهت از نظرم ، نظرم

به غیر نامت کی نام دگر ببرم


اگر تو را جویم ، حدیث دل گویم ، بکو کجایی؟

به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی؟

فُتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی؟


یک دم از خیال من ، نمی روی ای غزال من

دگر چه پُرسی ز حال من


تا هستم من ، اسیر کوی توام ، درآرزوی توام

اگر تو را جویم ، حدیث دل گویم ، بگو کجایی؟

به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی؟

فُتادم از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی؟